۱۹ تیر ۱۴۰۲
کپی شد!

در گزارشی اعلام شد؛

استیصال اروپا در قبال آفریقا؛ مشارکت راهبردی یا ادامه سیاست استعماری

استیصال اروپا در قبال آفریقا؛ مشارکت راهبردی یا ادامه سیاست استعماری

درحالی که پس از جنگ اوکراین قدرت‌های جهان تمرکز خود را بر روی اقتصادهای نوظهور و کشورهای در حال توسعه از جمله آفریقایی‌ها بمنظور تامین نیازها و جلب حمایت در این مناقشه گذاشتند، اتحادیه اروپا در تبیین یک سیاست مشخص در قبال قاره آفریقا مستاصل نشان داده است.

به گزارش نگاه نو، با شروع جنگ اوکراین در سال گذشته میلادی، جهان در بحران شدیدی گرفتار شد که در پس زمینه آن افزایش شدید قیمت‌ غذا و انرژی، تورم افسارگسیخته، ناآرامی‌های اجتماعی و نگرانی از یک رکود دیگر بروز کرد. در این میان غرب، روسیه و چین به عنوان ضلح سوم قدرت در جهان یک بار دیگر به دنبال جلب حمایت در میان کشورهای درحال توسعه و اقتصادهای نوظهور از جمله در قاره آفریقا و منطقه آمریکای لاتین رفتند.

مقام هایی همچون امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه، اولاف شولتز صدراعظم آلمان، سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه، چین کانگ وزیر خارجه چین، آنتونی بلینکن وزیر خارجه و کامالا هریس معاون رئیس جمهوری آمریکا تنها برخی از شخصیت های سیاسی هستند که پس از شروع جنگ سفرهای کاری و دیپلماتیک به قاره آفریقا داشتند و تمرکز آنها بر روی همکاری و تجارت بوده است.

هر کدام از این شخصیت ها و مقام های سیاسی خواهان همراه کردن کشورهای آفریقایی در این مناقشه با کشور خود هستند. البته بر کسی پوشیده نیست که آفریقایی‌ها تمایلی به پیروی از غرب برای اتخاذ موضع درمورد جنگ اوکراین و محکوم کردن روسیه ندارند یا مایل به همراهی و مشارکت‌ در اقدام‌های غرب برای تحریم و منزوی کردن مسکو نیستند.

اتحادیه اروپا به عنوان یکی از قدرت‌هایی که به شدت تحت تاثیر جنگ اوکراین قرار گرفته و شبکه امنیتی، اقتصادی و انرژی آن به خطر افتاده است، به صورت اجتناب ناپذیری بر روی تلاش‌های نظامی، دیپلماتیک و بشردوستانه در جناح شرق خود متمرکز شده و برغم برنامه‌ای که برای سرمایه گذاری ۱۵۰ میلیارد یورویی در آفریقا پیش از شروع جنگ اوکراین داشتند، به نظر همسایه‌های جنوبی خود را فراموش کرده‌اند.

البته این غفلت اروپایی‌ها فقط محصول جنگ اوکراین نبوده و به تفاوت‌های ناشی از شراکت نابرابر و میراث گذشته استعماری که طی یک دهه گذشته دوباره برجسته شده، برمی‌گردد. یکی از نمونه‌های میراث استعماری، بحران لیبی در سال ۲۰۱۱ بود زمانیکه تلاش اتحادیه آفریقا برای یافتن یک راه حل مذاکره شده با حمله نظامی آمریکا، انگلیس و فرانسه و به دنبال آن دخالت ناتو، نادیده گرفته شد.

این درگیری بر سر مدیریت “بحران پناهجویان” در سال های ۱۶-۲۰۱۵ نیز ادامه داشت و در جریان همه گیری کرونا به علت خودداری اروپا از عرضه واکسن به آفریقا به اوج خود رسید. پیش از شروع جنگ اوکراین، اروپا با تردید جدی درمورد ادامه حضور و فعالیت در قاره آفریقا مواجه و نگاهشان متمرکز به آسیا- اقیانوسیه شد.

در این میان خلایی که اروپایی‌ها ایجاد کردند به سرعت از سوی بازیگران بین المللی دیگر مانند روسیه و گروه واگنر در مالی و جمهوری آفریقای مرکزی، کشورهای حوزه خلیج فارس و ترکیه در شاخ آفریقا و چین با اجرای پروژه‌های زیرساختی از مصر تا نیجریه به نوعی پر شد.

جنگ اوکراین و روسیه روابط اتحادیه اروپا- آفریقا را وارد چالش‌های جدیدی کرد. آفریقا به عنوان قاره‌ای که همواره با بحران امنیت غذایی روبرو بوده است به علت افزایش قیمت غذا و کودهای کشاورزی، شدیدتر تحت تاثیر قرار گرفت و مقصر این مساله را تحریم‌های مجموعه غرب از جمله اتحادیه اروپا می‌دانست.

علاوه بر این، اتحادیه اروپا در جهت تضمین حمایت نظامی از دولت اوکراین و نیروهای مسلح برای اولین بار «تسهیلات صلح اروپا» (EPF)، که در سال ۲۰۲۱ با ادغام «تسهیلات صلح آفریقا» (APF) و سایر ساز و کارها ایجاد شده بود را فعال کرد.

از بودجه ۵.۶۲ میلیارد یورویی تسهیلات صلح اروپا برای سال‌های ۲۰۲۱-۲۷، ۳.۱ میلیارد یورو از پیش به اوکراین وعده داده شده است، بنابراین این نگرانی را در میان شرکای آفریقایی ایجاد کرده که تعهد اروپا به صلح و امنیت در آفریقا ممکن است به میزان قابل توجهی کاهش یابد.

همچنین در موضوع پذیرش پناهجویان نیز آفریقا از اتخاذ استاندارد دوگانه اتحادیه اروپا انتقاد کرده است. بیش از ۷.۸ میلیون پناهجو در سال ۲۰۲۲ از اوکراین به اتحادیه اروپا رفتند درحالیکه کمتر از ۱۴۰ هزار مهاجر آفریقایی که از طریق دریای مدیترانه به اروپا رفتند سر و صدای کشورهای قاره سبز را در آورده است.

با وجود این چالش‌ها به نظر کشورهای اروپایی همچنان به آفریقا به عنوان یکی از منابع تامین نیازهای اولیه خود نگاه می‌کنند. با محدودیت های ایجاد شده در مسیر صادرات انرژی روسیه به اروپا پس از جنگ اوکراین، برخی کشورهای اروپایی از جمله آلمان و ایتالیا که به شدت به انرژی روسیه وابسته بودند، در راه تنوع بخشی به تامین انرژی خود نگاهی نیز به قاره آفریقا داشتند. علاوه بر این اروپا به تامین مواد خام از قاره سیاه نیاز دارد.

اما درحالی که شمار فزاینده ای از کشورهای آفریقایی به دنبال استفاده از منابع خود برای توسعه داخلی هستند، رویکرد برخی قدرت‌ها نیز در روابطشان با این قاره تغییر کرده است. به طور مثال وانگ ون‌بین سخنگوی وزارت خارجه چین در مورد سرمایه گذاری‌ها در آفریقا گفته است که پکن همه تلاش خود برای همکاری با کشورهای آفریقایی را در جهت بهبود زیرساخت های محلی و کمک به توسعه پایدار خودمحور آفریقا انجام داده است.

اولگ اوزروف (Oleg Ozerov) سفیر سیار روسیه و رئیس مجمع مشارکت روسیه و آفریقا اواخر ماه مه به نشریه نیوزویک گفت که یک آگاهی جمعی رو به رشد در سراسر آفریقا، آمریکای لاتین و جهان اسلام وجود دارد که زمان برای دیکته و نظم جهانی تک قطبی رو به اتمام است.

این دیپلمات روس با اشاره به «رویکرد نو-استعماری آمریکا و اروپا» عنوان کرد: در این رویکرد آفریقا تنها نقش تامین کننده مواد خام برای یک «دنیای متمدن» را ایفا می‌کند.

دولت جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا نیز مدعی است که به دنبال تغییر راهبرد خود در روابط با آفریقا است و می‌خواهد آن را از رابطه کمک محور به راهبرد «شراکت آفریقا- آمریکا» تغییر دهد.

این درحالی است که اروپا همچنان نتوانسته سیاست مشخصی را در قبال روابط با آفریقا تبیین کند و هنوز در تفکر گذشته استعمار باقی مانده است. این را می‌توان از اظهارات نژادپرستانه و تبعیض آمیز “جوسپ بورل” مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در اکتبر گذشته (مهر ماه ۱۴۰۱) در مورد اینکه اروپا یک “باغ” و بقیه نقاط جهان “جنگل” هستند، دریافت.

نظر شما

صفحات اجتماعی انتخاب سردبیر آخرین اخبار کاریکاتور عکس روز