۲۳ مرداد ۱۴۰۱
کپی شد!

چند ابهام و پرسش مهم درباره حادثه حمله به سلمان رشدی/همزمانی با مذاکرات وین و اتهامات آمریکا درباره ترور بولتون

چند ابهام و پرسش مهم درباره حادثه حمله به سلمان رشدی/همزمانی با مذاکرات وین و اتهامات آمریکا درباره ترور بولتون

حمله با سلاح سرد به سلمان رشدی و زخمی شدن او سر و صدای زیادی در مطبوعات جهان و به ویژه آمریکا ایجاد کرده است.

به گزارش نگاه نو، هنوز جزییات بسیار کمی در مورد ضارب سلمان رشدی و انگیزه های او از این اقدام منتشر شد اما رسانه های آمریکایی از همان دقایق ابتدایی انتشار این خبر، به فتوای امام خمینی (ره) درباره رشدی اشاره و تهدیدات علیه او را به این فتوا نسبت دادند.

به نظر می رسد همزمانی این حادثه با چند اتفاق دیگر در روابط ایران و آمریکا، در نهایت باعث ایجاد اتفاقات دیگری در روابط دو کشور آنهم در زمان مهم دور پایانی مذاکرات هسته ای شود.

یکی از نکات جالب توجه در زمانبندی انجام شدن این حادثه، همزمانی آن با چند ادعای دیگر آمریکاییها در خصوص ایران است . در طول چند هفته گذشته دولت ایالات متحده به بهانه های مختلف، برخی از تلاشها برای ترور برخی افراد در آمریکا را به ایران نسبت می داد.

از تلاش برای کشتن مسیح علی نژاد در نیویورک گرفته تا تلاش برای ترور جان بولتون و مایک پنس، از ادعاهایی بود که طی چند هفته گذشته در بحبوحه مذاکرات هسته ای، از طرف آمریکاییها مطرح شد تا این گمانه را برای افکار عمومی دنیا به وجود بیاورند که ایران کشور حامی تروریسم است و نباید نام سپاه پاسداران و یا هر سازمان و ارگان دیگری از نظام جمهوری اسلامی، از فهرستا حامیان تروریسم خارج شود.

همزمانی این حادثه با این صحبت ها، خود نشان می دهد که می توان این حادثه را به دو صورت تحلیل کرد. در نگاه اول اگر خوشبینانه به این مسئله نگاه کنیم و آن را بی ارتباط با مذاکرات هسته ای در وین و احتمال وقوع توافق بدانیم و قائل به این مسئله نباشیم که تیم حفاظت از سلمان رشدی به عمد شرایط برای وقوع این حادثه را آماده نکرده اند و یا سازمان های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در آن دست نداشته اند، رسانه ها و احزاب آمریکایی می توانند از این مسئله به نفع گفتمان ایالات متحده در مذاکرات استفاده کنند و خواستار برداشته نشدن تحریمهای با برچسب «حمایت از تروریسم» شوند.

بیشتر بخوانید  مخالفت ایران با تغییر در مرزهای منطقه در دیدار با همتای آذربایجانی

در احتمال دوم – یعنی برنامه ریزی شدن وقوع این حادثه در زمان فعلی- اوضاع به مراتب سخت تر و پیچیده تر از گذشته می شود و نشان می دهد هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه تا چه اندازه می توانسته اند در وقوع این حادثه نقش داشته باشند.

دموکرات ها با وقوع این حادثه می توانند پیام تهدیدی را برای ترامپ، مایک پنس و دیگر یارانش بفرستند که در صورتی که دولت دموکرات، تدابیر خود برای حفاظت از آنها را کاهش دهد، هر لحظه احتمال وقوع حادثه ای تروریستی علیه جان این افراد وجود دارد و باید در حرکات و رفتار خود در این خصوص بسیار محتاط باشند.

ترامپ از این پس نمی تواند به صورت آزادانه در هر تجمع در بین هوادارانش شرکت کند و افرادی مانند جان بولتون نیز باید در خانه خود پناه بگیرند و زیاد در مجامع عمومی و رسانه ها ظاهر نشوند. مایک پمپئو نیز به احتمال زیاد نمی تواند چندان بر روی فعالیتهای انتخاباتی و یا نامزد شدن در انتخابات ۲۰۲۴ حسابی باز کند و دولت ایالات متحده باید توان بیشتری برای حفاظت از جان این افراد بگذارد.

جمهوری خواهان نیز البته از این مسئله به نفع گفتمان خود استفاده می کنند. آنها در رسانه های خود از دولت بایدن انتقاد می کنند که چرا با دولتی مشغول مذاکره است که جان شهروندانش را تهدید کرده است و در عین حال خواستار باقی ماندن تحریمها علیه ایران می شوند. در عین حال به دولت بایدن اتهام می زنند که توانایی حفات از جان شهروندان آمریکایی را ندارد و به احتمال زیاد بدش هم نمی آید که کسانی چون بولتون و پمپئو و یا حتی خود ترامپ ترور شده و یا به قتل برسند.

بیشتر بخوانید  اروپا نگران بازگشت ترامپ و ترامپیسم در انتخابات ۲۰۲۴

با این نگاه می توان گفت ماجرای حادثه پیش آمده برای سلمان رشدی برای هر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات آمریکا جالب توجه است و هر دو می توانند از این مسئله به نفع فعالیتهای انتخاباتی و حزبی خود استفاده ببرند.

در این میان واکنش ایران به این مسئله بسیار مهم است. با گذشت زمان اطلاعات بیشتری در خصوص انگیزه های فرد ضارب مشخص خواهد شد اما تا آن زمان دستگاه دیپلماسی کشورمان باید به دولت آمریکا هشدار دهد که هرگونه سوء استفاده از این حادثه یا بیان کردن اتهامات بی اساس علیه تهران و نظام جمهوری اسلامی در مواردی دیگر همچون تلاش برای سوء قصد به جان بولتون و پمپئو و یا نیروهای کوچکتر و بی اهمیت تر دیگر حزب جمهوری خواه مانند مسیح علی نژاد و یا هر نیروی اپوزیسیون دیگری در خارج از ایران، تنها تلاشها برای رسیدن به اجماع بین مذاکره کنندگان را بر هم میزند و هیچ نقش سازنده ای در مذاکرات هسته ای نمی تواند داشته باشد.

اگر ایالات متحده به دنبال احیای برجام و مقابله با افزایش یافتن سریع قدرت و توان هسته ای ایران است، در شرایط فعلی باید بداند که موضوعات کم اهمیتی مانند حمله به سلمان رشدی نمی تواند و نباید جلوی مذاکرات با اهمیت تر امنیتی در خصوص فعالیتهای هسته ای ایران را بگیرد و دولت ایالات متحده نمی تواند از این حادثه به عنوان برگی جدید در مذاکرات و یا احیای تحریم ها علیه ایران استفاده کند.

ایران در عین حال باید خاطر نشان سازد که حزب دموکرات و دولت فعلی ، خود باید به حل و فصل اختلافاتش با جمهوری خواهان بپردازد و نمی تواند از مسایل درگیریهای داخلی دو حزب اهرمی برای تحت فشار گذاشتن تهران بسازد و یا بحرانهای دیگری ایجاد کند که ایران در ماجرای هسته ای ، از مواضع خود کوتاه بیاید.

بیشتر بخوانید  حمایت چین از ایران برای تلاش در مقابله با تحریم‌ها​

نظر شما

صفحات اجتماعی انتخاب سردبیر آخرین اخبار کاریکاتور عکس روز