تغییر مفاهیم کنونی قدرت لازمه مقابله با نفوذ غرب در لبنان است

به گزارش نگاه نو، دکتر محمد هزیمه کارشناس و تحلیلگر لبنانی در مورد عدم پذیرش هدیه سوخت ایران از سوی لبنان گفت: اولا سوخت در لبنان بحرانی است که مرزهای فاجعه را درنوردیده و به معضلی تبدیل شده که حل آن به خاطر واقعیت‌ بحرانی اوضاع سیاسی کشور پیچیده شده است. لبنان در دایره تصمیمات سیاسی وابسته به منافع شخصی قدرتمندان یا همان دولت در سایه و منافع مالی آنها و سرسپردگی شان در برابر کشورهای خارجی چون آمریکا، غرب و جهان عرب، محاصره شده است.

وی افزود: دومین دلیل اصلی که باعث شد دولت لبنان هدیه پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران برای ساخت دو کارخانه تولید برق در مناطق لبنانی نشین و به هزینه جمهوری اسلامی را نپذیرد، تصمیم آمریکا بود. دولت لبنان در برابر تصمیم آمریکا و غرب که مخالف قوانین و چارچوب‌های بین‌المللی و منطقه‌ای بود سر خم کرد و از پذیرش کمک‌های سوختی جمهوری اسلامی ایران که همواره با لبنان کریمانه و با دست باز برخورد کرده است، سر باز زد، علیرغم این واقعیت که یک سوم هزینه سنگین واردات از خزانه عمومی، صرف هزینه سوخت می‌شود.

این یکی از بزرگترین هدر رفت‌های اقتصاد و پرهزینه‌ترین موارد ارزی برای خزانه‌ است. این قضیه یک سوم بدهی کل کشور را به خود اختصاص داده و موجبات خستگی و دلزدگی هموطنان را فراهم نموده و باعث ضعف چرخه اقتصادی به طور کلی و کاهش تولید داخلی شده، که تاثیر منفی بر زندگی شهروندان دارد.

وی افزود: بخش برق که پیش از این در فساد و هدر رفت و گرانی تولید به دلایل فنی غرق شده بود، اولین قربانی این موضوع شد. دلایل فنی، از جمله قدمت کارخانه ها، که عمر برخی از آن‌ها به چند دهه قبل و پیشتر از آن می‌رسد. علاوه بر آن، شبکه ای از منافع سیاسی که جیب پیمانکاران را پر و روابط آنها با سیاستمداران را تضمین می کند. این منافع، بخش نفت را به شرکت‌های غربی مرتبط می‌ کند که با یک سیاست عمدی در چارچوب محاصره تحمیلی غرب به لبنان نفوذ می کنند و با مکانیسم های داخلی در برابر هر گونه راه حلی سنگ اندازی می کنند.

متاسفانه این مهره ها در مواضع حساس قدرت و مراکز تصمیم گیری به کار گرفته می‌شوند و تاثیر و نفوذ سیاسی و مدیریتی آن ها مراکز حساس قدرت را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این سیاست غربی است که از دیرباز اجرا شده و موضوع جدیدی نمی باشد، تنها راه اصلاح این مسئله، نفی نقش این ابزارها و مکانیسم های بازدارنده است و این مستلزم تغییر مفاهیم کنونی قدرت و شاخصه‌های بنای حکومت است.

این کارشناس لبنانی در ادامه تحلیل خود از وضعیت لبنان می گوید: جمهوری اسلامی ایران به لبنان پیشنهاد ساخت دو نیروگاه تولید برق در این کشور را داد و تا چندی پیش نیز پیشنهاد خود را تکرار می کرد، اما دولت لبنان به خاطر دیکته ها و القائات آمریکایی ها از پذیرش آن سر باز زد. این نوعی قلدری است که توسط دولت آمریکا در جهان انجام می شود. پیش از این، در دوران تحصیلم در دانشگاه، جمله‌ای را از یکی از اساتیدم شنیدم که بر این واقعیت صدق می‌کند: «خصومت آمریکا دردناک است و دوستی آمریکا مرگ‌بار».

وی در ادامه افزود: نپذیرفتن کمکی که نیاز فوری لبنان بود و نه یک کالای لوکس تجملاتی، نتیجه خط مشی قدرتمندان و منافع مولفه‌های قدرت در ارتباط با غرب و ترس از شمشیر تحریم ها از یک سو و نفوذ مهره های غرب به بدنه دولت لبنان در مواضع حساس و کلیدی و مراکز تصمیم گیری از سوی دیگر است. این امور ما را به وضعیت کنونی یعنی مبارزه بر سر هویت لبنان رسانده است.

او با اشاره به دولت در سایه‌ای که در حال نابودی کشور می‌باشد، گفت: دولت در سایه کنونی لبنان، و ایادی آن در شرکت‌ها و نمایندگی های انحصاری و بانک‌ها و اداره‌ها و مواضع حساس، کاملا وابسته به غرب هستند و آنطور که غربی‌ها می‌خواهند با یک سیستم ضعیف و ناتوان سامانه‌ای قوی ایجاد می کنند و درد و مشکل اصلی در اینجا پنهان می‌ماند.

وی با اشاره به تحولات کنونی در منطقه می‌گوید: صحنه در منطقه برای هر کس که بخواهد واقعیت را ببیند، واضح و آشکار است. هر که پرده نابینایی که آمریکا در برابر دیدگان دیگران افکنده است را کنار بزند، می‌تواند با چشم واقعیت بین، حقایق سیاسی متفاوتی را مشاهده کند، واقعیت کاهش نفوذ آمریکا و تضعیف نقش وی در برابر مقاومت که با وجود ساختارهای ضعیف و سرسپرده در منطقه ما و کشورهای عربی، اینک نوعی مصونیت در پیکره ملت‌های مستضعف ایجاد کرده است. با وجود چانه زنی های اعراب، عادی سازی روابط، تسلیم شدن، و همدستی اکثر حاکمان عرب به عنوان پایگاه پیشرفته آمریکا در شرق، رژیم اسرائیل و ارتش آن وجهه یک ارتش تسلیم ناپذیر را از دست دادند و از رویارویی با مقاومت ناتوان شدند.