شبکه المیادین تحلیل کرد؛
سوریه در فصلی باشکوه از سیاست؛ حالا اتحادیه عرب باید به سوی دمشق بازگردد
وبگاه شبکه «المیادین» در تحلیلی نوشت که با وجود دشمنیهای آشکار برخی کشورهای عربی با سوریه و تعلیق عضویتش در اتحادیه عرب، حالا دولت دمشق سربلندانه از بحران خارج شده و دیگر بازگشت به اتحادیه موضوع مهمی برای این کشور نیست.
به گزارش نگاه نو، وبگاه شبکه «المیادین» در تحلیلی درباره شرایط موجود جهت بازگشت سوریه به اتحادیه عرب پرداخته است. نویسنده این مطلب «احمد عبدالرحمن»، تحلیلگر فلسطینی در مقدمه تحلیلش مینویسد شاید در ابتدا اشتباه به نظر برسد که برای این تحلیل عنوان «اتحادیه عرب چه زمانی به سوریه بازمیگردد؟» را برگزیدهام؛ و احتمالاً گفته شود که عنوان درست آن است بپرسیم سوریه چه زمانی به اتحادیه عرب بازمیگردد؟ رد ادامه پاسخ و تحلیل این نویسنده را میخوانیم:
نویسنده در پاسخ به این پرسش مینویسد: در واقع من در نگارش اشتباه نکردم و مسائل آنقدر مرا گیج نکردهاند تا جایی که عنوانی عجیب برای تحلیلم بنویسم. بلکه این عنوان به نسبت نقشی که جمهوری عربی سوریه در حمایت از آرمانهای امت اسلامی، به ویژه در مهمترین آن آرمان فلسطینی عزیز ماست، ایفا کرده و همواره ادامه میدهد، مناسبترین و بهجاترین عنوان است. از سوی دیگر نقش منفی و مخرب اتحادیه که بخش بزرگی از هویت عربی خود را به دلیل یک سلسله نگرشهای نادرست و تصمیمات شرم آور از دست داد!
اگرچه عنصر «عربیت» در سوریه بحرانهایی را پشت سر گذاشته و هنوز هم در حال گذران بحرانی هست که قدرتهای بزرگ گرفتارش کردهاند، اما هرگز نقش انساندوستانه و اخلاقی خود را که در دهههای گذشته آن را رها نکرده و قاومت کرده است. مقاومتی همراه با درد و با وجود تمام زخمهایی که پیکرهاش از دور و نزدیک برداشت.
هنوز آن روز در ماه می ۲۰۱۲ را به خوبی به یاد دارم، زمانی که با هواپیمای خط هوایی مصر بر فراز فرودگاه بینالمللی دمشق پرواز کردم؛ در آن زمان اتفاقاتی که برخیها به آن «انقلاب» میگفتند، در ابتدای روندش بود. از پنجرههای هواپیمایی که در حال آماده شدن برای فرود بود، دیدیم ابرهایی از دود سیاه قسمت بزرگی از آسمان دمشق را پوشانده است؛ جایی که بسیاری دوست دارند آن را «شهریاسمین» بنامند. از اولین لحظهای که وارد لابیهای فرودگاه شدیم، زندگی غیرطبیعی به نظر میرسید؛ زیرا تعداد افرادی که میآمدند بسیار اندک بود و تعداد پروازهای خروجی بسیار زیاد.
کمپینهای ترس و ارعاب شبکههای ماهوارهای «ناتو» که به زبان مخالف صحبت میکردند، در قویترین حالت خود فعال شده بودند و دروغهایشان خود را در همه سطوح و عرصهها مخابره میکردند. صفحه نمایش این شبکهها پر از انواع اطلاعات نادرست و فریبکارانه بود و ترس را برای مردم ساده تبلیغ میکردند. موضوعی که خیلیهایشان را به رفتن وادار کرد؛ چه از طریق گذرگاههای رسمی و چه از طریق مسیرهای مرگآور که تحت نظارت باندهای جنایتکار فعال بودند و دغدغه اصلی آنها جمع آوری پول از خانوادههای داغدار بود.
ما حدود دو ماه پس از ورود به سوریه، از این کشور خارج شدیم و وضعیت بدتر به نظر میرسید؛ زیرا اردوگاه یرموک که به گرمی میزبان ما بود، تبدیل به میدان جنگ شد. بخش بزرگی از آن پس از سرزنده شدن به ویرانهای تبدیل شد و مردم خوب آن، چه فلسطینیها و چه سوریها، به مکانهای امنتری رفتند. در طول این سالهای طولانی در اتاقهای فکر کشورهای ضد دمشق توطئه چیده شد؛ اما باز سوریه بود که مزایای بیشماری نسبت به دشمنانش داشت. و پس از آنکه محور شرارت تمام ابزارها و امکانات خود را در تلاش برای سرنگونی دولت سوریه به کار گرفت و علیرغم ویرانی بیسابقهای که بر هر وجب از آن سرزمین پاک وارد شده بود، دمشق و متحدانش با ایستادگی پیروز شدند.
آنها با شایستگی کامل توانستند آن موج عظیم عملیاتهای نظامی، اطلاعاتی و رسانهای، محاصره اقتصادی و تروریسم تکفیری را که مرتکب همه جنایات و بدعهدیها شده بودند، شکست دهند. سوریه و مردم دلاورش با وجود جراحات عمیق و جانفشانیهای فراوان توانستند پیروز و عزیز از آن جنگ جهانی بیرون بیایند و علیرغم فشارها و سیاه نماییها نه تنها تغییر موضع ندادند، بلکه ثابتقدم ماندند. بعد از این پیروزی برخی از کشورهایی را که تحت فشار شکست پروژه بزرگ خرابکارانه خود قرار گرفته بودند و به تداوم بحران سوریه کمک مالی داشتند، دشمنیهایشان بیشتر شد. این پیروزیها در بُعد دیگر باعث شد تا کشورهایی مانند امارات، مصر، بحرین، اردن، موریتانی و عمان خطوط ارتباطی خود را با دولت سوریه باری دیگر بگشایند؛ آن هم پس از بیش از هفت سال توقف و قطع روابط عربی با دمشق.
این در حالی است که دیگر کشورهای عربی هنوز در حال بررسی این مرحله هستند، یک فرآیند ارزیابی برای آن طی کرده و ارتباطاتشان با دمشق را فقط در بخش امنیتی حفظ میکنند! این موضوع تنها محدود به کشورها نبود، بلکه به گروهها و جناحهای مهم منطقه مانند حماس نیز کشیده شد؛ جنبشی که نمایندگانش در سال ۲۰۱۲، مدت کوتاهی پس از آغاز بحران دمشق، و در زمان ریاست «خالد مشعل» رئیس سابق دفتر سیاسی خود، سوریه را ترک کرده بودند. آن خروج و جدایی متعاقب آن بین حماس و دولت سوریه و تنش در روابط این جنبش با برخی از متحدان سوریه مانند ایران و حزب الله، در ابتدا ظاهراً با موضع کلی «اخوان المسلمین» که مدتهاست علیه دولت سوریه فعالیت میکند، همسو بود. این در راستای مواضع برخی از کشورهایی بود که حماس با آنها روابط قوی دارد؛ به عنوان مثال مانند قطر و ترکیه. با این حال، به نظر میرسد که این گسست بین طرف سوری و حماس پس از بازدید چند روز پیش هیئت سران این جنبش از مناطق سوریه، پشت سر ما قرار گرفته است.
در بازگشت به موضوع اصلی، یعنی بازگشت اتحادیه عرب برای گشودن درهای خود به روی جمهوری عربی سوریه [که یکی از هفت کشور مؤسس در سال ۱۹۴۵ است] میتوان به این نکته اشاره کرد که اختلافات آشکاری در مواضع اعضای اتحادیه در مورد بازگشت سوریه وجود دارد. حالا بیست و یک کشوری که پس از دورکردن سوریه در اتحادیه حضور دارند به سه دسته تقسیم میشوند: اولی کشورهای حامی و استقبال کننده، دومی مردد و سردرگم و سومی کشورهایی به شدت بازگشت دمشق را رد میکنند. به نظر میرسد که این اختلافات ناشی از نزدیکی و دوری مواضع این کشورها نسبت به سیاست آمریکا در خصوص سوریه باشد. در این راستا، اگرچه آمریکا عضو اتحادیه عرب نیست و به زبان رسمی آن صحبت نمیکند و بیش از ۷۱۰۰ مایل از خاورمیانه فاصله دارد، اما تصمیم واشنگتن برای بسیاری از کشورهای عربی تعیینکننده و الزامآور است؛ به ویژه آنهایی که از روابطی راهبردی با قدرتمندترین کشور جهان برخوردارند و اگر بگوییم بسیاری از تصمیمات مهم و حیاتی اتحادیه عرب از سوی آمریکاییها اتخاذ میشود، اغراق نکردهایم. به ویژه در سالهای اخیر که مفاد نشستهای آن در وزارت خارجه آمریکا نوشته شده است و نه در قاهره یا دیگر پایتختهای عربی!
از این رو میتوان به این نکته اشاره کرد که عربستان سعودی و قطر بیشترین مخالفت را با بازگشت سوریه دارند؛ در حالی که آنها به همراه ترکیه مهمترین و تأثیرگذارترین نقش را در دامن زدن به حوادث، شعلهور کردن درگیریها و دامن زدن به مداخله نظامی بینالمللی برای براندازی رژیم در سوریه داشتند. در این باره، میتوان به اظهارات «حمد بنجاسم آل ثانی» وزیر امور خارجه سابق قطر که در مصاحبه تلویزیونی با تلویزیون قطر در اکتبر ۲۰۱۷ این موضوع را تأیید میکند، بازگردیم. او تاکید میکند تمام حمایتهایی که قطر و عربستان از گروههای مسلح در سوریه انجام دادند، تحت نظارت آمریکا و با هماهنگی ترکیه بوده و بخشی از این حمایتها به «جبهه النصره» که در گروه تروریستها طبقهبندی میشوند داده شده است. او حتی منکر این احتمال نمیشود که بخشی از این کمکها به داعش رسیده باشد، البته به طور غیرمستقیم و همانطور که او آن را توصیف میکند.
در پایان میگوییم که بازگشت سوریه به جایگاه خود در اتحادیه عرب یک حق ذاتی برای آن کشور به عنوان یک کشور مهم در منطقه است؛ و اینکه این بازگشت اگر اتفاق بیفتد، بیشتر برای اتحادیه و کشورهای منطقه منفعت خواهد داشت تا دولت دمشق. اغراق نمیکنیم اگر بگوییم خروج سوریه از اتحادیهای که تصمیمات آن وابسته به اشغالگران آمریکایی است، مزایای زیادی برای آن به ارمغان آورده است؛ مزایایی که از آزادی در تصمیمگیری شروع و به عدم وابستگی به دیگران منتهی میشود. این جایگاه مستقل، به سوریه کمک خواهد کرد تا روابط استراتژیک و اتحاد خود با شرکای جدید، صادقتر و وفادارتر را حفظ کند.
نظر شما
- هیچ تغییری در دکترین هستهای آمریکا ایجاد نشده است
- مسکو به پیونگ یانگ سیستم پدافند هوایی داد
- وزیر دفاع ایران با مادورو دیدار کرد
- موافقان، مخالفان و کشورهایی که به قطعنامه شورای حکام رای ممتنع دادند
- نتانیاهو به کدام کشورها نمیتواند سفر کند؟
- آیا دونالد ترامپ میتواند به جنگ اوکراین پایان دهد؟
- سفارت واشنگتن در کی یف در پی یک هشدار فوری بسته شد
- تغییر دکترین هستهای روسیه پاسخی به تصمیم آمریکا بود
- کشورهای عربی امیدوارند که عربستان، ترامپ را مهار کند
- پوتین آماده مذاکرات آتشبس با ترامپ است
- اهداف سفر هوکشتاین به لبنان؛ آیا آتش بس محقق می شود؟
- عزم ایران و روسیه، بر توسعه روابط در بالاترین سطح استوار است
- پیشنویس قطعنامه ضدایرانی به آژانس اتمی تحویل شد