چرا تنش آمریکا با ایران پرهزینه ترین گزینه برای واشنگتن است؟

اکنون اسرائیل از همان شیوه برای تقویت جبهه نظامی علیه ایران استفاده می کند.
همزمان جریان های تندرو در ایالات متحده به دولت بایدن فشار می آورند تا عربستان را مجبور به عادی سازی روابط با اسرائیل کنند. این راهبرد، ایران را در معماری امنیتی منطقه نادیده می گیرد.

به علاوه، تنش و ریسک بیشتری را بر منطقه تحمیل می کند که می تواند ایالات متحده را دوباره درگیر جنگ های بی پایان نماید.
همانند جنگ عراق، تندروها تلاش می کنند ترس از دستیابی ایران به سلاح هسته ای را بهانه آغاز یک جنگ احتمالی معرفی کنند. به رغم مخالفت های قدرتمندی که در ایالات متحده علیه ایران وجود داشت دو طرف توانستند توافق برجام را نهایی کنند که دسترسی و بازرسی به سایت های هسته ای در ازای برداشته شدن تحریم های اقتصادی را امکان پذیر می کرد.

ایران حتی پس از بیرون آمدن آمریکا از توافق توسط ترامپ نیز به آن توافق پایبند بود و بایدن در مقام نامزد ریاست جمهوری اعتراف کرد که این ایالات متحده بود که از توافق بیرون آمد نه ایران.

به رغم آن اعتراف بایدن همچنان سیاست های اشتباه سلف خود در تحریم مردم ایران و نیروی قدس سپاه را در پیش گرفت. هرچند بایدن قول داده که توافق را زنده می کند اما دولتش فرصت رسیدن به توافق در اولین روزهای ریاست جمهوری اش قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران را هدر داد تا دوباره نوبت به قدرت رسیدن اصولگرایان ایرانی برسد.

قابل توجه است که همه گروه ها و اشخاصی که مخالف برجام بودند در چند هفته اخیر افزایش غنی سازی ایران را بهانه ای برای مقابله با این کشور می دانند. به نظر می رسد که رقم زدن جنگی دیگر در خاورمیانه هدف نهایی مخالفان توافق باشد.

در حالی که مقامات ایالات متحده بارها بر نقض قوانین بین المللی توسط روسیه در حمله به اوکراین تاکید کرده اند، تشدید درگیری نظامی با ایران دقیقا همان نظم بین الملل را نشانه می گیرد و خاطره حمله به عراق را زنده می کند.
افکار عمومی آمریکا نیز مخالف جنگی دیگر هستند. اکثریت آمریکایی ها حتی خطر جنگ با روسیه را به جان نمی خرند و این مسئله با توجه به شکست های نظامی پی در پی ایالات متحده تعجب آور نیست.

جنگ با ایران – کشوری با جمعیت بیشتر از مجموع عراق و افغانستان و موقعیت قوی‌تر در منطقه – اشتباه تاریخی دیگری با نتایج بسیار بدتر از آنچه قبلاً دیده‌ایم خواهد بود.