۲۸ آذر ۱۴۰۳
کپی شد!

در گزارشی اعلام شد؛

آیا کار ایران در سوریه برای همیشه تمام شده است؟

آیا کار ایران در سوریه برای همیشه تمام شده است؟

در آذر ۱۴۰۳، محور نفوذ منطقه‌ای ایران از تهران تا مدیترانه که نتیجه سال‌ها هزینه و تلاش کشور بود، با سقوط رژیم سوریه قطع شد. پیشتر به پیامدهای احتمالی این تحول بزرگ در منطقه پرداخته بودیم. اکنون سؤال این است که ایران در سوریه جدید چه نقشی ایفا خواهد کرد؟

به گزارش نگاه نو، وضعیت سیاسی سوریه در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. الجولانی، رئیس تحریرالشام که امروز قدرتمندترین فرد سوریه به‌ شمار می‌رود، تلاش می‌کند با استفاده از ادبیات مبهمی نظیر «شورای مردم» و وعده برگزاری نوعی انتخابات، خود را به‌عنوان یک‌ چهره میانه‌رو معرفی کند اما باید به‌ یاد داشت که مخالفان سابق اسد و فاتحان امروز هیچ‌گاه یک گروه متحد نبوده‌اند و دیدگاه‌های بسیار متفاوتی نسبت به آینده سوریه دارند.

مخالفان اسد به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند: جریان‌های سکولار و اسلام‌گرا. این دو جریان از گروه‌های مختلفی تشکیل شده‌اند که سابقه‌ای طولانی از اختلاف، نزاع و تکفیر یکدیگر دارند. وجود دشمنی مشترک در قالب اسد و تلاش‌های چند ساله ترکیه بود که توانست این اتحاد نیم‌بند را کنار هم نگه دارد.

استقرار هر نوع حکومت یکپارچه در سوریه در آینده نزدیک، مستلزم حذف گروه‌ها و جریان‌های مخالف خواهد بود. این مسئله احتمال وقوع درگیری‌های داخلی را به‌ شدت افزایش داده و چشم‌انداز روشنی از ثبات در سوریه جدید نوید نمی‌دهد.

هم‌چنین بسیاری از گروه‌ها هرگز ادعاهای مطرح‌شده درباره آزادی حجاب یا حقوق برابر اقلیت‌های مذهبی را نخواهند پذیرفت. به این انبار باروت باید درگیری‌های فرقه‌گرایانه، به‌ ویژه علیه اقلیت‌های شیعه و علوی سوریه را نیز اضافه کرد. این اقلیت‌ها در نگاه حاکمان جدید سلفی، به‌ عنوان حامیان حکومت پیشین شناخته می‌شوند و در دیدگاه تندروها «رافضی» و حتی «واجب‌القتل» هستند.

این موارد در کنار درگیری میان حاکمان جدید دمشق و کردهای مستقر در شرق فرات که از حمایت آمریکا و اسرائیل برخوردارند و بر تولید بخش عمده نفت سوریه مسلط هستند، به درگیری‌های جدیدی منتهی خواهد شد. در رقابت و تلاطم نیز فرصت‌ها خود را نمایان خواهند کرد.

در این میان، پیشروی اسرائیل در سوریه و اشغال اراضی جدید نیز مطرح است. تحریرالشام تاکنون سعی کرده است اشغال بخش‌های بیشتری از خاک سوریه توسط اسرائیل و نابودی زیرساخت‌های نظامی کشور را به امید برقراری روابط بهتر با اسرائیل نادیده بگیرد.

از طرفی می‌دانیم که اشغال‌های اسرائیل به همان اندازه «موقت» هستند که بمباران‌های آن «انسان‌دوستانه» انجام می‌شوند. باتوجه به چشم‌انداز جامعه و سیاست در اسرائیل، دولت‌های آینده این رژیم به احتمال زیاد تندروتر خواهند شد؛ واقعیتی که می‌تواند به دست‌اندازی بیشتر اسرائیل به خاک سوریه منجر شود.

دولت‌مردان فعلی اسرائیل، مانند بتسلئیل اسموتریچ وزیر دارایی، ابایی از ادعای علنی بر خاک سوریه و حتی خود دمشق ندارند. همانند تجربیات فلسطین و لبنان، سیاست‌های توسعه‌طلبانه اسرائیل در سوریه، گروه‌هایی را به مقابله مسلحانه با صهیونیست‌ها سوق خواهد داد. پس از گذشت مستی پیروزی فعلی و ناامیدی‌های آتی، قطار تمایل به مقابله با اسرائیل به ایستگاه همیشگی خود در آغوش ایران خواهد رسید.

ایران همواره از فرصت‌های موجود استفاده کرده و با کمک به ایجاد و رشد ساختارها بر اساس بسترهای موجود، نفوذ منطقی خود را گسترش داده است. وضعیت فعلی و چشم‌انداز سوریه، شامل درگیری‌های سیاسی، فرقه‌گرایانه چندجانبه و ناامیدی از حمایت امثال ترکیه در برابر تحرکات اسرائیل در کنار دیدگاه پادشاهان عرب به اسلام‌گرایی سیاسی سنی، به‌زودی شرکای جدیدی را به سمت ایران متمایل خواهد کرد.

هرچند باید واقع‌بین بود؛ ایران دولت سوریه را خلق نکرده بود و وجود شریکی مانند دولت سوریه، که توانایی تسلط بر تمام یا اکثر خاک این کشور را داشته و متمایل به اتحاد با ایران باشد، در آینده‌ای قابل پیش‌بینی، ممکن به نظر نمی‌رسد. محدودیت‌های اقتصادی ایران، در کنار وضعیت جدید منطقه و سوریه، رسیدن به جایگاهی مشابه سال‌های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ را غیر ممکن یا حداقل دشوار کرده است.

در پی شکست بزرگ اخیر باید اندکی صبور بود. گذشت زمان فرصت‌های تازه‌ای برای نقش‌آفرینی ایران در سوریه و منطقه فراهم خواهد کرد.

نظر شما

صفحات اجتماعی انتخاب سردبیر آخرین اخبار کاریکاتور عکس روز