در گزارشی اعلام شد؛
شرایط سخت دولت ترامپ برای دیپلماسی در خاورمیانه
برنامه رئیسجمهور منتخب آمریکا در منطقه غرب آسیا هنوز مشخص نیست. اما چشمانداز ژئوپلیتیکی در منطقه در قیاس با زمانی که وی در فاصله سالهای 2016 تا 2020 رئیسجمهور آمریکا بود به طور قابل توجهی تغییر کرده است.
به گزارش نگاه نو، نشریه نیویورک تایمز در گزارشی که به تازگی منتشر کرده است به این موضوع پرداخته است که چرا دونالد ترامپ در دولت جدیدش با شرایط دشواری در رابطه با مسائل مرتبط با خاورمیانه روبروست.
نیویورک تایمز در این رابطه مینویسد: سیاست ترامپ در خاورمیانه در دوران اولین ریاستجمهوریاش بر پایه دو مولفه اصلی بود: تلاش برای وارد کردن فشار به اقصاد ایران و تلاش برای منزوی کردن ایران به واسطه ایجاد روابط نزدیکتر با دشمنانش در میان کشورهای عربی و اسرائیل .
ترامپ در حوزه مولفه دوم به پیشرفتهای بسیار بزرگی دست پیدا کرد. توافق ابراهیم که به موجب آن عادیسازی روابط میان اسرائیل و امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش در دستور کار قرار گرفت بخشی از این پیشرفت بود.
توافقنامهای که با وعده آمریکا مبنی بر ایجاد معاملات بزرگ تسلیحاتی با برخی از امضاکنندگان این توافق همراه شد. در آن زمان مقامات آمریکایی به دنبال پذیرش توافق عادیسازی از سوی عربستان سعودی به عنوان یکی از مهمترین کشورهای جهان عرب بودند تا به موجب آن ریاض، اسرائیل را به رسمیت بشناسد، هدفی که در دولت بایدن نیز دنبال شد اما ناکام ماند.
اکنون دستور کار دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا در خاورمیانه همچنان نامشخص است، با این حال آنچه که مشخص و مسلم به نظر میرسد این است که او وارث چشمانداز ژئوپلیتیکی در خاورمیانه خواهد بود که در مقایسه با چهار سال پیش تفاوت چشمگیری پیدا کرده است.
در این سالها اتحادها و اولویتها در منطقه تغییر کردهاند. تنشهای دیرینه میان برخی کشورها تشدید شده است و برخی دیگر هم از بین رفته است.
در حالی که حملات حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و متعاقب آن جنگی که در غزه آغاز شد، میتواند برای سالها منطقه را متلاطم و پرتنش کند.
هفته گذشته، ترامپ، استیون ویتکاف یک تاجر نیویورکی را به عنوان نماینده ویژه خود در امور خاورمیانه منصوب کرد. کسی که در زمان سخنرانی بنیامین نتانیاهو در کنگره آمریکا به عنوان یکی از مدافعان سرسخت اسرائیل در این مراسم حضور داشت.
سناتور مارکو روبیو از ایالت فلوریدا نیز به سمت وزیر امور خارجه و مایک هاکبی، سفیر آمریکا در اسرائیل نیز جز کسانی هستند که به عنوان متحدان ترامپ از جنگ اسرائیل در غزه حمایت گستردهای کردهاند.
ترامپ بارها مدعی شده که در حوزه سیاست خارجی نیز مثل تجارت می تواند به توافقات خوبی دست یابد و معامله کند. این مساله در رابطه با مسائل خاورمیانه بسیار مهم است.
هفته گذشته نیز شاهد بودیم که ایلان ماسک، مشاور ترامپ به طور خصوصی با نماینده ایران در سازمان ملل دیدار کرد. با این حال، درمقایسه با چهار سال گذشته، فضا برای هر گونه توافقی به دلایل متعدد کاهش پیدا کرده است.
کریستین اولریچسن، کارشناس مسائل خاورمیانه در موسسه سیاست عمومی جیمز بیکر سوم دانشگاه رایس میگوید: اگر افراد ترامپ در دولت جدیدش بر این باور هستند که از همانجایی که کارشان را در سال ۲۰۲۰ متوقف کردند،میتوانند مسیرشان را ادامه دهند، سخت در اشتباه خواهند بود و اشتباهشان خیلی زود آشکار میشود.
زمانی که جرد کوشنر، داماد ترامپ به دنبال تلاشهای کاخ سفید، عادیسازی روابط میان اسرائیل و کشورهای عربی را رهبری میکرد، مسئله مردم فلسطین عمدتا در حاشیه بود.
دولتهای عربی نیز هیچ درخواست معتبری را برای تاسیس یک دولت فلسطینی جهت عادیسازی روابط با اسرائیل مطرح نکردند، در نتیجه نتانیاهو، عملا هیچ امتیاز خاصی را برای پرداختن به این موضوع مد نظر قرار نداد.
دولت بایدن در سال ۲۰۲۳ در تلاش برای دستیابی به یک پیمان دیپلماتیک میان اسرائیل و عربستان سعودی، استراتژی مشابهی را دنبال کرد، با این حال حملات ۷ اکتبر و جنگ در غزه چشم انداز شکلگیری هرگونه توافق را برهم زد.
به طور خلاصه، با توجه به خشم عربستان و سایر کشورهای عربی بر سر جنگ در غزه، درخواستهای عربستان سعودی برای توافق با اسرائیل افزایش یافت.
محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی در همین رابطه علنا عنوان کرد که اسرائیل باید قبل از اینکه عربستان آن را به رسمیت بشناسد، به ایجاد کشور مستقل فلسطین متعهد شود.
او حتی در جریان سخنرانی در میان مشاورانش عنوان کرد که ریاض تا زمانی که کشور مستقل فلسطین تشکیل نشده باشد، اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد.
همیشه این احتمال وجود دارد که بن سلمان، درخواست های خود را تعدیل کند و یا حتی برخی از درخواستهایش را به بهای مشخص کنار بگذارد.
بن سلمان رهبری است که در جریان مذاکرات قبل از عملیات هفتم اکتبر به مقامات آمریکایی گفته بود که تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی اولویت مهمی برای او نیست و البته که کمتر کارشناسی در حوزه مسائل خاورمیانه تردید دارد که بن سلمان بیش از همه معطوف به جذب سرمایه گذاریهای اقتصادی قدرت های غربی به کشورش است.
با این حال، در شرایط کنونی، چنین اقدامی خطرات زیادی را برای جایگاه او در عربستان سعودی و در سراسر جهان عرب به همراه خواهد داشت.
اکنون این امکان وجود دارد که سعودیها برای یک توافق با اسرائیل درخواست مطالبات بیشتری داشته باشند در حالی که اسرائیل در این زمینه تمایل کمتری دارد.
از زمان حملات ۷ اکتبر، سیاستمدارانی مانند بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی و ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی علنا از بیرون کردن فلسطینیها از نوار غزه و بازپس گیری این سرزمین برای اسرائیلیها حمایت کردهاند.
حتی نتانیاهو نیز برای به تعویق انداختن انتخاباتی که ممکن است شکست انتخاباتی وی را به همراه داشته باشد، نهایت سعی خود را به کار میگیرد.
تلاش برای محکوم کردن وی تحت تاثیر اقداماتش در جریان جنگ اکتبر، حاکی از این است که او در دولت جدید ترامپ در موقعیتی نیست که بتواند به عنوان بخشی از توافق بزرگ در خاورمیانه به فلسطینیها امتیاز دهد.
بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل هفته گذشته به صراحت اعلام کرد که انتخاب ترامپ به عنوان رئیسجمهور جدید آمریکا راه را برای تحقق سناریوی مخالف هموار کرده است. سال آینده کرانه باختری را تصرف خواهد کرد و حاکمیت یهودیان را بر آنجا اعلام می کند.
دولت پیشین ترامپ، توافق میان اسرائیل و کشورهای عربی را بخشی از یک استراتژی بلندمدت علیه ایران میدانست که سالها جهت حفظ برتری خود در منطقه جنگهای نیابتی را با کشورهای عربی خلیج فارس مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی به راه انداخته است.
با این حال روابط میان ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون رو به بهبود است. در همین رابطه طی یک سال گذشته دیپلماتهای ایرانی به طور مستقیم با مقامات عربستان سعودی و امارات دیدار کرده اند.
حتی در ماه گذشته نیز وزیر امور خارجه ایران با هدف توقف جنایات اسرائیل در غزه و لبنان به چندین کشور حوزه خلیج فارس سفر کرد.
در بهترین حالت این مسئله را میتوان یک تنشزدایی دانست. با این حال برای دولتهای عربی این مسئله تا حدی برآمده از عملگرایی آنهاست. نوعی ادراک که در آنها با محوریت این مسئله شکل گرفته که آمریکا حداقل از منظر نظامی در حال فاصله گرفتن از خاورمیانه است.
عربستان سعودی به سهم خود امکان دارد دولت ترامپ را برای انعقاد یک پیمان دفاعی تحت فشار قرار دهد، پیمانی که آمریکا را متعهد به دفاع از پادشاهی سعودی در شرایطی که هدف حمله قرار گیرد، خواهد کرد.
چیپ آشر، یک تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه معتقد است که سعودیها این موضوع را ترجیح میدهند که در هر دو اردوگاه یعنی حوزه ایران و آمریکا جای پا داشته باشند. آنها میتوانند تنش زدایی با ایران را در عین حال که به دنبال متعهد کردن آمریکا به خود هستند، با قدرت دنبال کنند.
یک پیمان دفاعی میان آمریکا و عربستان نیازمند تصویب و موافقت دوسوم اعضای سنای آمریکا با این مسئله است. این موضوع در صورتی که عربستان عادی سازی روابط با اسرائیل را نپذیرد، تقریبا غیرممکن است.
در کنار همه اینها، عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نگاه به ۱۰ تا ۱۵ سال آینده دارند و سعی می کنند این مسئله را مد نظر داشته باشند که کاهش تعهدات آمریکا در قبال منطقه خاورمیانه چه تبعات و تاثیراتی را برای آنها به دنبال خواهد داشت. این همان واقعیتی است که تیم ترامپ باید با آن کنار بیاید.
نظر شما
- سفارت واشنگتن در کی یف در پی یک هشدار فوری سته شد
- تغییر دکترین هستهای روسیه پاسخی به تصمیم آمریکا بود
- کشورهای عربی امیدوارند که عربستان، ترامپ را مهار کند
- پوتین آماده مذاکرات آتشبس با ترامپ است
- اهداف سفر هوکشتاین به لبنان؛ آیا آتش بس محقق می شود؟
- عزم ایران و روسیه، بر توسعه روابط در بالاترین سطح استوار است
- پیشنویس قطعنامه ضدایرانی به آژانس اتمی تحویل شد
- اولویت ما آتشبس و حفظ حاکمیت لبنان است
- اوکراین با موشک آمریکایی “اتکمز” به روسیه حمله کرد
- سنگاپور و آلمان روابط خود را به مشارکت استراتژیک ارتقا دادند
- افشای برنامه سفر محرمانه رئیس شاباک به ترکیه
- جزییات سند به روز شده سیاست بازدارندگی هستهای روسیه
- عراقچی: در کنار مردم و دولت سوریه بوده، هستیم و خواهیم بود