یادداشت اختصاصی دکتر متقی برای نگاه نو؛ بخش ۱
بازتولید چالشهای امنیتی و هویتی در فضای جهانی؛ قرآنسوزی و هتک حرمت دینی در سوئد

ابراهيم متقي؛ استاد دانشگاه تهران و رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی در یادداشتی برای نگاه نو نوشت: اسرائيل تلاش دارد تا تداوم سوژهگي اسلام و اسلامگرايي را در دستور كار قرار داده و از اين طريق شكل متنوعي از چالشهاي امنيتي و هويتي در فضاي جهاني را بازتوليد نمايد.
سوئد در قرن ۲۱ تفسیر جدیدی از دموکراسی و حقوق بشر اروپایی را ارائه داده است. آنچه در سوئد ۲۰۲۳ میگذرد، دارای ریشههای تاریخی، اجتماعی و سیاسی در روند جدال با نمادهای دینی تلقی میشود. بخش قابلتوجهی از نظریهپردازان مسایل اجتماعی به این موضوع اشاره دارند که سوئد فراتر از دموکراسی لیبرال تلاش همهجانبهای به انجام میرساند تا موجهای ضد دینی را در اروپا گسترش دهد. چنین اقدامی نه تنها منجر به واکنش گروههای دینی در اروپا میشود، بلکه زمینه لازم برای اقدام متقابل از سوی کشورهای اسلامی را اجتنابناپذیر میسازد.
رهبران کشورهای اسلامی در جولای ۲۰۲۳ واکنشهای متنوعی نسبت به چنین اقدام به انجام رساندند. حفظ انگارههای دینی بخشی از ضرورتهای کنش دموکراتیک و رواداری سیاسی تلقی میشود. سوئد با نادیده گرفتن حقوق مذهبی بسیاری از شهروندان جهان، عملاً در فضای مقابله با آزادی مذهبی قرار گرفته است. درک علل اجتماعی و ساختاری قرآنسوزی در سوئد میتواند زمینههای لازم برای کنترل بحران در آینده امنیت منطقهای را بهوجود آورد.
اقدامات خشونتآمیز سوئد علیه اعتقادات و آرمانهای اسلامی، بهگونه اجتنابناپذیر منجر به موج خشونت های فراگیر میشود. هرگونه خشونت و رویارویی مذهبی در اروپا عامل موثری در ظهور ستیزشهای جدید و بحرانهای امنیتی نوظهور در قرن ۲۱ میشود. چنین فرایندی بیشترین سودمندی را برای اسرائیل به عنوان بازیگری دارد که تلاش دارد تا جدالهای متقاطع و نامتقارن در فضای اجتماعی گروههای اسلامی در حوزههای مختلف جغرافیایی بهوجود آورد.
اسرائیل تلاش دارد تا تداوم سوژهگی اسلام و اسلامگرایی را در دستور کار قرار داده و از این طریق شکل متنوعی از چالشهای امنیتی و هویتی در فضای جهانی را بازتولید نماید. واقعیت آن است که در فضای موجود سیاست جهانی نشانههایی از بحران بین گروهها و کشورهای مسیحی مشاهده میشود. جنگ اوکراین را میتوان در زمره موضوعات بحرانساز و پرمخاطره در جهان مسیحی دانست. جنگ مذهبی و آیینی علیه مسلمانان و نمادهای اسلامی از این جهت اهمیت دارد که سوژهگی جهان اسلام و نمادهای اسلامی در کشورهای حوزه اسکاندیناوی که در مجاورت اکراین قرار دارند را بازتولید میکند.
- ریشههای تاریخی قرآنسوزی در سوئد
دولت و پلیس سوئد در سالهای گذشته حامی کسانی بودهاند که درصدد بودند تا در انظار عمومی موجهای بنیادگرایی، رادیکالیسم مذهبی و ضدمذهبی را بازتولید نمایند. در این ارتباط «راسموس پالودان» یک نسخه از قرآن کریم را در اول بهمنماه ۱۴۰۱ در مقابل سفارت ترکیه در استکهلم سوزاند. انجام چنین اقدامی در برابر مسجد اصلی پایتخت سوئد نشانههایی از چالش هویتی در اروپا و کشورهای اسکاندیناوی را منعکس میسازد. این افراد اعتقاد دارند که اسلامگرایی به اروپا تسری پیدا کرده و باید از ساز و کارهای عملی برای مقابله با اسلامگرایی در اروپا استفاده نمایند.
اقداماتی که راسموس پالودان در قالب هنجارشکنی و تعارض با نمادهای اسلامی به انجام رساند، چند روز بعد توسط «ادوین واگنسولد» نیز تکرار شد. ادوین واگنسولد عضو گروه راست افراطی «اروپائیان میهنپرست علیه اسلامی شدن جهان غرب» بوده و بر این اساس تلاش نمود تا به مقابله نمادین علیه مقدسات مذهبی مبادرت نماید. این گروه از افراطگرایان اروپایی اعتقاد دارند که مقابله با نمادهای مذهبی میتواند زمینه کاهش نقش گروههای اسلامگرا در اروپا را بهوجود آورند.
درحالی که تجربه اروپای دهه دوم قرن ۲۱ بیانگر این موضوع است که اسلامگرایی در فضای بحرانهای خشونتآمیز تقویت خواهد شد. موج بنیادگرایی دینی در اروپا واکنشی نسبت به تبعیض و سیاستهای خشونتآمیز برخی از کشورهای اروپایی و گروههای ناسیونالیسم افراطی علیه اسلامگرایان محسوب میشود. در چنین شرایطی نشانههایی از کاربرد خشونت علیه مهاجرین شکل گرفته و برخی از ویدئوهایی منتشر گردیده که تلاش دارند تا حقانیت را به گروههای افراطی مسیحی در اروپا بدهد.
انجام چنین اقداماتی از سوی گروههای راستگرای مسیحی در حوزه اسکاندیناوی به ویژه در سوئد، منجر به انجام اقدامات تکرارشونده از سوی شهروندان کشورهای اسلامی در اروپا گردیده است. در چنین شرایط و فضایی بود که «سلوان مومیکا» مهاجر عراقی تبار سوئد و در اواخر ژوئن ۲۰۲۳ مبادرت به اقدام دیگری از قرآنسوزی در برابر مساجد کشورهای اروپایی به ویژه مسجد جامع سوئد نموده است. انجام چنین اقداماتی به مثابه تلاش سازمانیافته گروههای راستگرای مسیحی و حتی مسیحیهای صهیونیست برای تشدید تضادهای دینی و هویتی در اروپا محسوب میشود.
مشابه چنین اقداماتی در سالهای قرن ۱۶ و در منطقه شبهجزیره ایبریا که در برگیرنده کشورهای پرتغال، اسپانیا، فرانسه و ایتالیا میباشد، شکل گرفت. در آن دوران تاریخی واکنش نسبت به نمادهای دینی در آندروس مشاهده شد. در این دوران تاریخی بود که بسیاری از نسخههای عربی قرآن در زمان محدودی سوزانده شده که مرجعیت چنین اقدامی را گروههای ضد اسلامی در اروپا بهانجام رساندند. گروههای راستگرا قرآنسوزی را بهعنوان نشانهای از مقابله با خطر گسترش گروههای اسلامی در اروپا میداند.
طبیعی است که چنین اقدامی نقش موثری در مقابله با جمعیت گروههای اسلامی در اروپا بهویژه در فرانسه خواهد داشت. افزایش جمعیت مسلمانان در جهان و رشد گروههای اسلامگرا در اروپا را میتوان در زمره عواملی دانست که زمینه انجام اقدامات خشونتآمیز در کشورهای اروپایی بهویژه از سوی گروههای راستگرای کشورهای سوئد، نروژ، فنلاند و فرانسه علیه مسلمانان و نمادهای اسلامی را بهوجود آورده که این امر نقش موثری در ظهور اقدامات واکنشی از سوی مجموعههای بنیادگرای اسلامی در اروپا خواهد شد.
- علل اجتماعی نقشیابی گروههای اسلامستیز در اروپا
گروههای راستگرا که عمدتاً دارای رویکرد افراطی در سوئد و بسیاری از کشورهای اروپایی هستند، بر این اعتقادند که جمعیت گروههای اسلامی در اروپا بهگونه تدریجی افزایش خواهد یافت. از آنجایی که سوئد در زمره کشورهایی با جمعیت محدود، مهاجرپذیر و هرم سنی بالا محسوب میشود، بنابراین گروههای خاورمیانهای و افریقایی در قرن ۲۱، تمایل بالایی برای مهاجرت به این کشور داشته و این امر هرم و ترکیب جمعیتی سوئد را در آینده نزدیک تغییر خواهد داد.
گروههای مهاجر در فضای سیاستهای تبعیضآمیز قرار گرفته و این امر منجر به ظهور اقدامات واکنشی از سوی این گونه از گروهها میشود. نکته دوم آن است که برخی از مراکز پژوهشی به این موضوع اشاره دارند که در دهه ۲۰۵۰ در حدود ۳۰ درصد جمعیت سوئد را مسلمانان تشکیل میدهند. مسلمانان را میتوان در زمره نیروهای اجتماعی و سوژههایی دانست که اروپاییها نسبت به آنها حساسیت نشان میدهند. افزایش مسلمانان در اروپا منجر به ظهور گروههای راستگرا علیه مجموعههای اسلامی دانست. گروههای راستگرای اروپایی، محور اصلی کنش و فعالیت خود را مقابله با نمادهای اسلامی قرار دادهاند.
بخش دیگری از افرادی که مبادرت به قرآنسوزی در سوئد نمودهاند، مربوط به مهاجرین با احساس نفرت نسبت به کشور، مذهب و پیشینه تاریخی خود میباشند. از جمله این افراد میتوان به سلوان مومیکا اشاره داشت که دارای تبار عراقی بوده و از ساز و کارهای کنش افراطی و هیستریک در اقدامات نمادین بهره میگیرد. توضیح اینکه این افراد در فضای مراقبتی پلیس قرار گرفته و از ابزارهایی همانند؛ بلندگو برای تکرار شعارهای مذهبستیزانه بهرهمند میشوند.
اسلامستیزی در سوئد منجر به واکنش کشورهای اسلامی در خاورمیانه گردیده است. کشورهایی همانند ایران، عراق و ترکیه انجام چنین اقداماتی را منزجر کننده دانسته که مغایر با ارزشهای اصیل حقوق بشر محسوب میشود. برخی از شبکههای تلویزیونی سوئد مبادرت به پخش صحنههایی از قرآنسوزی نموده که این امر نشان میدهد پلیس از انجام چنین اقدامی حمایت بهعمل آورده است. در نگرش کشورهای اسلامی هرگونه اهانت به کتابهای اسلامی مصداقی از خشونت و نفرتپراکنی تلقی شده که مغایر با ارزشهای سیاسی و اجتماعی حقوق بشری محسوب میشود.
- واکنش به قرآنسوزی و نفرتپراکنی در جامعه سوئد
بسیاری از رسانههای کشورهای اسلامی از جمله ترکیه، عراق و ایران اعتقاد دارند که سوئد به عنوان یکی از پناهگاههای اصلی برای گروههای افراطی و تروریستی محسوب میشود. این کشورها نسبت به دولت و سیاستهای سوئد در حمایت از قرآنسوزی واکنش دادهاند. توضیح آن که براساس قوانین انتظامی سوئد، هر فرد و گروهی میتواند از پلیس اجازه برگزاری اقدامات مذهبی و ضدمذهبی را دریافت نماید. طبعاً هرگونه اقدام ضدمذهبی میتواند عامل تقویتکننده نفرت گروههای مذهبی نسبت به یکدیگر شود.
دبیرکل سازمان ملل «آنتونیو گوترش» بعد از انجام اقدامات خشونتآمیز و نفرتپراکنیهای سازمانیافته در سوئد با نمایندگان سازمان همکاری اسلامی در ساختمان ملل متحد در نیویورک دیدار کرد. گوترش همچنین در بیانیهای اعلام داشت که تمامی قطعنامه های حقوق بشری در جهت مقابله با نفرتپراکنی مذهبی تنظیم شده است. گوترش همچنین همبستگی دبیرکل سازمان ملل با جامعه مسلمانان را اعلام داشته و هرگونه اقدامات خشونتآمیز را عامل اصلی ایجاد تنش، تبعیض و افراطگرایی در آینده دانسته است.
برخی دیگر از مقامات سازمان ملل از جمله «استفان دوجاریک» سخنگوی سازمان ملل متحد در جمع خبرنگاران حاضر شده و قرآنسوزی در سوئد را هتکحرمت مسلمانان و نمادهای دینی دانسته است. دوجاریک همچنین تأکید داشت که هرگونه بیاحترامی به کتب مقدس و اماکن دینی برای تمامی انسانها و نهادهای بینالمللی طرفدار حقوق بشر، غیرقابل قبول است. رویکرد مقامات سازمان ملل متحد برای جهان اسلام که در حدود ۲۵درصد جمعیت جهانی را در برمیگیرد، التیامبخش بوده است.
مقامات وزارت امور خارجه آمریکا، انجام چنین اقداماتی را توهینآمیز و تحقیرکننده اعلام کرده است. «ویدانت باتیل» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به این موضوع اشاره دارد که اگر انجام چنین امری ماهیت قانونی داشته باشد، چنین قانونی نمیتواند عامل ایجاد ثبات، تعادل و همزیستی شهروندان در کشورهای مختلف شود. توضیح آنکه آمریکا نه تنها از ساز و کارهای مهاجرپذیر بهره میگیرد بلکه اعتقادات دینی شهروندان را بهعنوان بخشی از هویت ملی ایالات متحده تلقی میکند. مذهب و تنوع مذهبی در امریکا با قالبهای ادراکی کشورهای اروپایی بسیار متفاوت میباشد.
مقامهای وزارت امور خارجه ایران و عراق در ارتباط با انجام چنین اقدامات سازمانیافتهای در سوئد واکنش نشان دادهاند. حسین امیرعبدالهیان وزیر امور خارجه ایران به این موضوع اشاره داشت که هرگونه توهین به عقاید و کتب آسمانی در هیچیک از ادیان الهی جایگاهی ندارد. بسیاری از شخصیتهای جامعه اسلام از جمله سید حسن نصرالله رهبر جنبش حزبالله لبنان و سخنگوی وزارت خارجه عراق، اعلام کردهاند که درصدد تلاش مشترک برای تعطیلی سفارت سوئد در کشورهای متبوع خود میباشند.
نتیجه:
قرآنسوزی در سوئد بخشی از ساز و کارهای اهانت به مسلمانان و نمادهای اسلامی تلقی میشود. هرگونه اقدام علیه نمادهای دینی منجر به واکنشهای پرمخاطره در محیط منطقهای میشود. قرآنسوزی از این جهت پرمخاطره تلقی میشود که زیرساختهای لازم برای افزایش تضادهای سیاسی را بهوجود میآورد. درحالیکه انجام چنین اقداماتی در طولانی مدت منجر به تشدید تضادهای هویتی و دینی در بین کشورهای مختلف خواهد شد.
اگرچه برخی از افراد قرآنسوزی را بهعنوان اقدام عادی تلقی میکنند، اما واقعیت آن است که هرگونه اقدام سیاسی، مذهبی و هویتی در جهان اسلام میتواند آثار و پیامدهای امنیتی داشته باشد. در طی سه دهه گذشته اسرائیلیها همواره تلاش نمودند تا زمینه امنیتیسازی روابط کشورهای مختلف با جهان اسلام را فراهم آورند. به همین دلیل است که هرگونه اقدام افراطی با رویکرد ضدمذهبی میتواند دارای ریشه و زمینههای امنیتیشده تلقی شود.
سرویس اطلاعاتی اسرائیل در بسیاری از مواقع سازوکارهایی را هدایت و سازماندهی میکند که زمینه ظهور و شکلگیری اقدامات رادیکال و پرمخاطره را بهوجود آورد. اقدامات نمادین میتواند آثار اجتماعی، سیاسی و امنیتی داشته باشد. در فضای موجود سیاست بینالملل، اقداماتی شکل میگیرد که ماهیت اجتماعی داشته، اما پیامدهای امنیتی آن از اهمیت ویژهای برخوردار است. در سالهای گذشته سوئد شکل خاصی از سیاست اجتماعی و هویتی در روند حمایت از گروههای تروریستی را در دستور کار قرار داده است.
اگرچه سوئد در سالهای بعد از جنگ دوم جهانی بهعنوان منطقه امن و با ثبات برای گروههای شهروندی محسوب میشد، اما سیاستهای امنیتی و اجتماعی سوئد چالشهای پردامنهای را برای کشورهای اسلامی بهوجود آورده است. کشورهایی همانند ایران، ترکیه، عراق، لبنان و سوریه در دو دهه گذشته همواره در فضای چالش امنیتی و اجتماعی با سوئد بودهاند. سیاست حقوق بشری هیچ کشوری نمیتواند علیه گروههای اجتماعی، مذهبی و هویتی بهکار گرفته شود. تکرار چنین اقداماتی در سوئد و حمایت پلیس سوئد از این گونه اقدامات پرمخاطره اجتماعی و امنیتی صرفاً ماهیت حقوق بشری نداشته و از قابلیت لازم برای بحرانسازی در فضای موجود سیاست بینالملل برخوردار است.
اقدام انجام شده از سوی گروههای اجتماعی نفرتپراکن در روند قرآنسوزی را میتوان یکی از ساز و کارهای امنیتیسازی مسلمانان و کشورهای جهان اسلام دانست. امنیتیسازی را میتوان بهعنوان فرایندی دانست که هر بازیگر و کارگزار حکومتی از قابلیت لازم برای تبدیل موضوعات اجتماعی به بحرانهای سیاسی برخوردارند. قرآنسوزی در سوئد بخش مکمل سیاستهای امنیتی دولت سوئد در حمایت از گروههای تروریستی محسوب میشود.
در سه دهه گذشته و در سالهای بعد از جنگ سرد، دولت و سیاستهای سوئد از یکسو معطوف به مهاجرپذیری بوده و از سوی دیگر زمینه آزادی عمل سرویسهای اطلاعاتی جهان غرب و اسرائیل را به وجود آورده است. بخش قابل توجهی از پرونده امنیتی کشورهای اسلامی با سوئد در سه دهه گذشته با هدف محدودسازی قدرت کشورهای اسلامی همانند؛ ایران، ترکیه، عراق و لبنان بوده است. در چنین شرایطی لازم است تا ایران و سایر کشورهای جهان اسلام نسبت به چنین اقداماتی در ۴ سطح رسانهای، سیاست خارجی، امنیتی و هویتی واکنش نشان دهند.
هویتیکردن سیاست و امنیت را میتوان در زمره اقداماتی دانست که سیاست اسرائیل و بخشی از کشورهای اروپایی از جمله انگلیس و فرانسه حامی آن میباشند. هرگونه سیاست هیجانی و تحریککننده همانند قرآنسوزی در سوئد میتواند نمادی از تضادهای دینی تلقی شود. هرگونه تضاد دینی یا واکنش گروههای اجتماعی در کشورهای اروپایی بهویژه حوزه اسکاندیناوی دارای آثار، نشانهها و پیامدهای پرمخاطره امنیتی و راهبردی خواهد بود.
ضرورتهای راهبردی بیانگر این واقعیت است که انجام چنین اقداماتی بهعنوان سناریوی چالشساز سرویسهای امنیتی سایه محسوب میشود که تلاش دارند تا کشورهای اسلامی را در معرض چالشهای حاشیهای قرار دهند. هرگونه سیاست اجتماعی در سوئد قرن ۲۱ با ضرورتهای امنیتی اسرائیل پیوند یافته است. واقعیت سیاست امنیتی سوئد نشان میدهد که چنین اقداماتی میتواند جهان اسلام را در فضای موضوعاتی قرار دهد که بخشی از واقعیتهای پرمخاطره جهان اسلام تحت تاثیر آن قرار گیرد.
همان گونه که اسرائیل از طریق بحرانسازی هویتی درصدد امنیتیسازی جهان اسلام میباشد، ایران و کشورهای اسلامی نیز باید به این موضوع واقف باشند که در دام سیاستهای پرمخاطره سوئد، دانمارک، فرانسه و اسرائیل قرار نگیرند. در قرن ۲۱ بسیاری از موضوعات امنیتی در پوشش مؤلفههای هویتی انعکاس دارد. بنابراین کشورهای اسلامی بهگونه اجتنابناپذیر میبایست از ساز و کارهای موثر برای خنثیسازی سیاستهای آشوبساز، بحرانزده و پرمخاطره استفاده کنند.
نظر شما
- طرح خطرناک اسرائیل برای الحاق کرانه باختری به اراضی اشغالی
- سئول ماهواره نظامی-جاسوسی جدیدی در مدار زمین قرار داد
- «نظم جهانی» عمیقتر از هر زمان دیگری در حال تغییر است
- ایران اصلا قصد ندارد در ملأ عام مذاکره کند
- حماس خواستار برگزاری راهپیماییهای خشم در کرانه باختری شد
- انگلیس و اروپا در فکر محاصره دریایی روسیه هستند
- فارن پالیسی: دونالد ترامپ، آسیا را از دست میدهد
- ترامپ نسبت به امضای توافق روسیه و اوکراین ابراز امیدواری کرد
- اسرائیل مانع سفر مقامات فرانسه به فلسطین شد
- تمایل طالبان به توسعه روابط اقتصادی با پکن و آستانه
- افشای مجدد اسرار نظامی توسط وزیر دفاع آمریکا
- انفجار مسجد الاقصی با هوش مصنوعی خشم قطر را برانگیخت
- احتمال دستگیری جولانی در صورت سفر به بغداد وجود دارد